تهیه و تنظیم:حسن مجیدی
با ورود یخچال به خانه های مردم
فروش یخ طبیعی ممنوع شد
امروز آقای دکتر ضیاءالدین شادمان شهردار تهران به کلیه نواحی شهرداری تهران دستور دادند که از فروش یخ طبیعی در محلات شهر جلوگیری نمایند.
این دستور برای حفظ بهداشت عمومی و جلوگیری از اشاعه بیماری ها از طریق فروش یخ های طبیعی است که با آب های آلوده در ایام زمستان گرفته شده است. ماموران شهرداری در همه نواحی شهر فروشندگان یخهای طبیعی را مورد تعقیب قرار خواهند داد و بدیهی است که ساکنین محترم پایتخت خود در اجرای این کار با ماموران همکاری خواهند نمود....
اطلاعیه اداره کل بهداری شهرداری درباره یخ طبیعی
نظر به اینکه آب یخچال های طبیعی از جوی های روباز و کثیف می گذرد و محوطه یخچال ها نیز به انواع پلیدیها آلوده می باشد بنابراین مصرف یخ های طبیعی موجب بروز بیماری های گوناگون از قبیل حصبه ، اسهال خونی و غیره خواهد شد. بدینوسیله به کلیه همشهری های عزیز توصیه می شود از مصرف یخ طبیعی جدا خودداری فرمایند. اداره کل بهداری بمنظور حفظ سلامت مردم شهر از فروش یخ های طبیعی قویا جلوگیری و متخلفین را برابر مقررات تسلیم دادگاه خواهد نمود. ضمنا متذکر می گردد که آب چاه های عمیق و مراکز یخ های مصنوعی پیوسته مورد آزمایش و زیر کنترل شدید بهداشتی خواهد بود.
مدیر کل بهداری شهرداری
روزنامه اطلاعات – چهارشنبه 12 فروردین 1343
آغاز ساخت سد لتیان
بتنریزی سد جدیدی که در نزدیکی تهران واقع شده و قسمتی از آب مورد نیاز مردم تهران و برق مصرفی شهر را تأمین خواهد کرد امروز شروع شد و شاهنشاه با ریختن مقداری سکه پهلوی طلا در محل پی سد اجازه آغاز بتنریزی را صادر فرمودند. سد لتیان در فاصله 40 کیلومتری شرق تهران روی رودخانه جاجرود بسته میشود و یک تونل انتقال آب 10 کیلومتری، آب ذخیره را به تهران منتقل خواهد کرد. سد لتیان و تأسیسات آن برای اواخر سال ۱۳45 آماده بهرهبرداری خواهد شد. در مراسم امروز آقای حسنعلی منصور نخستوزیر و وزیران، دکتر منوچهر اقبال رئیس هیأت مدیره شرکت ملی نفت ایران، رؤسا و نمایندگان مجلسین و عدهای دیگر از شخصیتهای مملکتی شرکت داشتند.
سخنان وزیر آب و برق
آقای مهندس منصور روحانی وزیر آب و برق ضمن عرض خیر مقدم، طی گزارش کوتاهی گفت: «... سد عظیمی که اینک مراسم آغاز بتنریزی دیواره آن در حضور مبارک برگزار میشود داستان یکصدو پنجاه ساله دارد از روزی که تهران پایتخت ایران شده جمعیت شهر فزونی گرفته سخن از لزوم انتقال آب جاجرود و تأمین احتیاجات شهر و تنظیم آب زراعتی ورامین بوده بهطوری که در برخی سیاحت نامههای خارجیانی که در این دوره به ایران آمدهاند نیز به این امر اشاره شده و حتی کنت دو مونت فرت اتریشی رئیس اداره نظمیه و امنیه شهر دارالخلافه باهره متجاوز از یکصد سال پیش طی اعلامیه رسمی که نسخهای از آن در دست است بشارت ساختن سد و تأمین آب را به ساکنین پایتخت داد. مع الوصف با وجود احتیاج و اشتیاق عمومی هرگز این نظریات و وعدهها از حدود نوشتن و گفتن تجاوز نکرد و سالیان دراز در انتظار سپری و بالاخره بهدست فراموشی سپرده شد....
تیر ماه سال 1339 پس از ۱5 سال مطالعه و مکاتبه، تشریفات قانونی امضای قرارداد ساختمان این سد انجام شد و در مدت چهار سالی که گذشت وقت مهندسین و متخصصین در تهیه مقدمات کار و آزمایشهای زیر زمینی و مقاومت در برابر زلزله و سنجشهای هیدرولیکی و طرح نقشههای قطعی و خرید و حمل و نصب ماشین آلاتهای سد و احداث تونل انحرافی و خشک کردن محیط کار و ساختمان دفتر و کوی کارگران و کارمندان سپری شد....»
گزارش مدیر کل سازمان آب
پس از گزارش وزیر آب و برق، آقای مهندس دیلمقانی مدیر کل سازمان آب تهران طی گزارشی چنین به استحضار رسانید:
«...مفتخرا به عرض میرساند وضع خاص ژئولوژیکی منطقه لتیان و محدودیت محل مناسب جهت احداث سد مطالعات مقدماتی و کارهای اکتشافی وسیعی را ایجاب میکرد. اقتضا داشت قبل از تهیه طرح قطعی سد با کارشناسان بنام بینالمللی و صاجنظران تکنیک سدسازی مشاوره شود و مطالعات خاصی روی مدلهای کوچک از نظر لرزه نگاری و ژئو فیزیک بعمل بیاید. در نتیجه این تفحصات نوع سد بتنی پایهای انتخاب گردید که در این محل بخصوص از انواع سدهای دیگر مناسبتر و ارزانتر است و خوشبختانه با چنین انتخابی قسمت اعظم ماشینآلات سدهای سفید رود، محمد رضا شاه و کرج مورد استفاده است. اینک از پیشگاه مبارک شاهنشاه استدعا دارد بتنریزی سد را بهدست مبارک میمنت اثر ملوکانه افتتاح فرمایند.» در این موقع اولین ظرف بتن به داخل پی ریخته شد و به این ترتیب بتنریزی سد لتیان در ساعت ده و نیم صبح روز سهشنبه پانزدهم اردیبهشت ماه آغاز گردید.
روزنامه اطلاعات- سهشنبه 15 اردیبهشت 1343
به دنبال بررسی علل تصادفات وسایط نقلیه
نصب رادیو در تاکسیها ممنوع شد
دو سال قبل استفاده از رادیو در تاکسیها از طرف راهنمایی و رانندگی ممنوع اعلام شد. به دنبال این دستور و شدت عمل مأموران راهنمایی استفاده از رادیو توسط رانندگان تاکسی به طور قاچاق معمول گشت و بازار فروش رادیوهای گوشی و جیبی ترانزیستوری گرم شد و بالاخره پس از چندی از شدت عمل پلیس کاسته شد و مجدداً استفاده از رادیو در تاکسیها معمول گشت. دیروز مجدداً طی اطلاعیهای، نصب رادیوگرام در تاکسیها و کرایهها از طرف پلیس راهنمایی ممنوع اعلام شد. این دستور به دنبال بررسی علل تصادفات وسایط نقلیه صادر شده است. کارشناسان راهنمایی پلیس در بررسی آمار تصادفات و علل افزایش آن به این نتیجه رسیدهاند که میزان تصادف تاکسیهایی که رادیو دارند به مراتب بیشتر از تاکسیهایی است که فاقد رادیو میباشند. کارشناسان تصادفات پلیس راهنمایی عقیده دارند وضع عبور و مرور شهر تهران ایجاب میکند که رانندگان در موقع رانندگی کاملاً حواسشان جمع باشد بخصوص رانندگان تاکسی که به طور حرفهای رانندگی میکنند. مسئولان راهنمایی و رانندگی تهران همچنین میگویند: چون تاکسی یک وسیله نقلیه عمومی است و اشخاص با عقاید و آرای مختلف از این وسیله استفاده میکنند برای رعایت عقاید اشخاص و حفظ احترام مسافران، وجود رادیو در تاکسی غیر ضروری میباشد....
روزنامه اطلاعات - سهشنبه 1 اردیبهشت 1343
زد و خورد بین دو محله
بر سر شیر آب محل، تیراندازی شد
دیشب در خیابان پارک زد و خورد خونینی درگرفت که برای خاتمه دادن به آن تیراندازی هوایی شد و عدهای مجروح شدند. زد و خورد بر سر نوبت استفاده از شیر آب بود زیرا اهالی این محل پرجمعیت تنها یک شیر آب دارند.
عصر دیروز بین دویست تا سیصد نفر زن و مرد و بچه بر سر استفاده از آب شیر فشاری منحصر بفرد یک محله نزاع خونینی درگرفت که پلیس برای جلوگیری از ادامه زد و خورد ناچار به تیراندازی هوایی شد و چون مؤثر واقع نشد و پاسبان نیز مورد حمله یکی دو نفر قرار گرفته بود، دو تیر دیگر نیز شلیک کرد. دراین حادثه نزدیک 10 نفر با ضربات چاقو و مشت و لگد مجروح شدند و دو نفر نیز مورد اصابت گلوله قرار گرفتند که جراحات آنها شدید نیست….
در خیابان پارک که بین نازی آباد و یاخچی آباد قرار دارد از طرف شهرداری یک شیر آب نصب شده که مورد استفاده اهالی میباشد که صبحها دو ساعت و بعدازظهرها دو ساعت آب دارد و چون شیر آب منحصر به این محله میباشد، در مدت چهار ساعت روز عده کثیری برای بردن آب به سر شیر میآیند. عصر دیروز مطابق معمول عده زیادی که اغلب آنها زن بودند برای بردن آب آمده بودند و به صف ایستاده بودند. در این موقع بین یک زن و یک مرد برسر نوبت آب اختلافی در گرفت و مرد، چادر زن را از سرش کشید. زن فریادی کشید و با صدای فریاد او عدهای از بستگان وی که در همان حوالی بودند به کمکش آمدند و کسانی که در انتظار آب بودند به دو دسته تقسیم شدند و با مشت و لگد و بعضی از آنها نیز با چاقو به جان هم افتادند. در این موقع سرپاسبان یکم زندی مأمور کلانتری نازی آباد به محل زد و خورد رسید و چون عده منازعین زیاد بود، دو تیر هوایی شلیک کرد تا آنها را جدا کند، ولی نزاع ادامه یافت. بالاخره پس از چند دقیقه زد و خورد نزاع خاتمه یافت. اهالی محل درباره علت اصلی این زد و خورد میگویند: ما هر روز دچار این بلا هستیم زیرا این شیر آب تنها شیر آبی است که در این محله پرجمعیت قرار دارد و تازه روزی چهار ساعت هم بیشتر کار نمیکند. نظیر این زد و خوردها، البته محدودتر هر روزه در این محله تکرار میشود.
روزنامه اطلاعات- سهشنبه 22 اردیبهشت 1343
تعطیلی اصناف در روزهای جمعه
در پی درخواست کسبه تهران در خرداد سال 1343 و با موافقت کنگره بزرگ اصناف، برای نخستین بار طرح تعطیلی روز جمعه اصناف کشور که تا اوایل دهه چهل تعطیلی نداشتند، در تهران و شمیرانات از مرداد همان سال به اجرا درآمد.
اعلامیه شورایعالی اصناف
اولین هفته طرح اجرای تعطیل جمعه اصناف در سراسر شهر تهران و شمیرانات با نتیجهای درخشان و با اتحاد و اتفاق کامل پیشه وران واصناف برگزار شد. از دو ماه پیش که به درخواست نمایندگان یکصد هزار نفر پیشه ور تهران و بنا به تصمیم کنگره بزرگ اصناف، تلاش خود را مصروف تهیه طرحی برای تعطیل جمعه کرد، تا هفته گذشته که کمیته مأمور تهیه و اجرای طرح با همکاری شورایعالی اصناف و اتاق بازرگانی تهران طرح را با موافقت شهرداری تهران تصویب نمود و در اولین هفته طرح تعطیل جمعه با موفقیت قاطع و درخشان اجرا شد.
روزنامه اطلاعات - شنبه ۲4مرداد ۱۳4۳
تولد موج نو در سینمای ایران
خشت و آیینه
«شنا» در جهت خلاف جریان اصلی سینما در دهه 40 مصداق بارز نگاه مردی است که از پشت دوربین لایههای زیرین زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در ایران را میدید و پلانهای فیلم برایش در زد و خورد، عشق و عاشقی و رقص و موسیقی خلاصه نمیشد. ابراهیم گلستان در شرایطی اواخر دهه 30 استودیوی گلستان را راهاندازی کرد که موج اصلی آن روزهای سینما و مخاطبان پرده نقرهای «فیلمفارسی» پسند بودند و او در این روزگار شروع به ساخت فیلمهایی همچون «یک آتش» (مستند و برنده مدال برنز جشنواره فیلم کوتاه ونیز) کرد و تهیه کننده فیلم مستند «این خانه سیاه است» فروغ فرخزاد در پاییز سال 1341 شد.
اما اوج حرکت نوگرانه ابراهیم گلستان در فیلمسازی که پیش از آن در کسوت نویسندهای پیشرو و روشنفکر شناخته میشد؛ زمانی رقم خورد که تصمیم گرفت فیلم «خشت و آیینه» را در سال 1343 کلید بزند. گلستان حتی برای این فیلم بلند سینمایی عنوانی را انتخاب کرد که برگرفته از شعر مولوی و نماد پختگی بود:«آنچه در آینه جوان بیند، پیر در خشت خام آن بیند»
فیلم قصه راننده تاکسی بهنام هاشم است که در پایان شیفت کاری اش؛ زنی کودک شیرخوارهاش را در تاکسی او رها میکند و میرود. هاشم در ساختمان های نیمه کاره و تاریک بهدنبال زن میگردد تا بچه را به او بدهد اما پیدایش نمیکند. ناچار کودک را با خودش به کافه میبرد و از دوستانش در این باره نظر میخواهد. دوستانش به او میگویند اگر به کلانتری برود ممکن است دچار دردسر شود اما او بچه را به کلانتری میبرد. افسر نگهبان به هاشم میگوید که صبح روز بعد بچه را به پرورشگاه یا دادگستری ببرد. هاشم بچه را همراه با زنی که با او در رابطه عاطفی است به خانه میبرد و زن جوان با مراقبت از بچه به او علاقهمند میشود و از هاشم میخواهد که آنها بچه را بزرگ کنند. فردای آن روز هاشم در مراجعه به دادگستری برای گرفتن حضانت بچه؛ پس از شنیدن نصیحت مردی که به او دشواریهای مسئولیت بچهداری را میگوید، بچه را به پرورشگاه میسپارد و از حضانت پشیمان میشود...
پرویز جاهد منتقد سینما با اشاره به اینکه خشت و آیینه در سینمای مدرن و روشنفکری ایران زاده شده، معتقد است: «این فیلم اثری منحصر به فرد از نظر سبک تصویری و روایت در سینمای ایران است. این فیلم در دورهای ساخته شد که سینمای ایران در تسلط محصولات عامه پسند بود. گلستان در خشت و آیینه، با پرهیز آگاهانه از قواعد داستان گویی کلاسیک و توسل به شیوه مدرن روایتگری، از سطح ظاهری یک ملودرام ساده با مؤلفههای آشنای یک زن، یک مرد و یک بچه فراتر رفت و به دنیای پیچیده فلسفی و چند لایه سینمای مدرن گام نهاد. خشت و آیینه، تصویر ناامیدکنندهای از یک جامعه بحرانی و یک دوران را نشان میدهد؛ دورانی که ترس در جان مردمان عادی افتاده و روشنفکران نیز سرگرم بحثهای پوچ در کافهها هستند...»
گلستان در خشت و آیینه متأثر از فیلمهای اینگمار برگمان و فیلمهای موج نو فرانسه و نئورئالیستی ایتالیا و میکلآنجلو آنتونیونی است. این فیلم به اعتقاد بسیاری از منتقدان آغازگر موج نو در سینمای ایران محسوب میشود و گلستان تجربهگرا در جریان ساخت آن علاوه بر نگاه و فیلمنامه متفاوت برخی از اولینها را امتحان کرد؛ مانند نخستین صدابرداری سرصحنه در تاریخ سینمای ایران و دوبله نشدن و استفاده از سینمااسکوپ (پرده عریض) که در آن زمان بسیار عجیب و پیشرو بود.
علاوه براینها نکات جالبی هم درباره انتخاب بازیگران این فیلم وجود دارد؛ بیشتر بازیگران نقشهای اصلی فیلم، چهرههایی ناشناخته بودند. زکریا هاشمی نقش هاشم راننده و تاجی احمدی در نقش زن جوان اصلاً بازیگران شناخته شدهای نبودند و بعضی از بازیگران مثل پرویز فنیزاده و جمشید مشایخی (که پیش از این بازیگر تئاتر بودند) برای اولین بار در فیلمی سینمایی بازی کردند.
ساخت فیلم خشت و آیینه در تابستان سال 1343 به پایان رسید ولی باتوجه به سختگیریهای ابراهیم گلستان در جریان تولید نهایی، این فیلم در زمستان سال 1344 در سینما رادیوسیتی به نمایش عمومی درآمد که مورد توجه تماشاگران عام قرار نگرفت و جالب این که با موجی از انتقادهای تماشاگران خاص و روشنفکران هم مواجه شد تا جایی که بخش مهمی از منتقدان سینمایی دهه چهل همچون پرویز دوایی و هوشنگ بهارلو در نظرسنجی مجله فردوسی (بهمن 1344) با گذاشتن دایره سیاه این فیلم را «بی ارزش» ارزیابی کردند.
فیلم خشت و آیینه اگرچه بعدها بسیار مورد توجه قرار گرفت و حتی فیلمبرداری صحنههایی از آن به الگویی برای فیلمسازان بدل شد ولی به نظر میرسد در دهه 40 که جامعه روشنفکری ایران درگیر کشمکشها و یارگیریها بود، اسیر روزمرگی شد؛ همچون دیالوگ طلایی از فیلم که نشان دهنده همین فضای حاکم بر جامعه بود. در یکی از دیالوگهای فیلم، گلستان برای کنایه زدن به روزمرگی زندگی شخصیت اصلی (هاشم) که نماد جامعه مأیوس است، به نقل از زن جوان که با حضور بچه در زندگی امیدهای جدید یافته میگوید: «فردا برای تو چه فرقی با امروز داره، آفتاب که زد یه روز دیگهاس، آفتاب که رفت روز تموم میشه، فردا رو این طوری حساب میکنی؟»
ولگا مدل 1964 از عروس زیباتر از آهو چابکتر. نماینده انحصاری در ایران : شرکت سهامی ایران شرق. خیابان اکباتان
افتتاح کارخانه پودر لباسشویی برف
کارخانه پودر لباسشویی و ظرفشویی «برف» روز یکشنبه 30 فروردین سال 1343 توسط «حسنعلی منصور» نخست وزیر، واقع در خیابان آیزنهاور (آزادی) افتتاح شد.